آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

لحظه های بی تکرار از کودکانه های آرشیدا

آرشیدای دهه ی 60

15 ماهگی آرشیدا با جشنواره نی نی وبلاگ سپری شد و خداروشکر نتیجه ی خوبی هم داشت. اما برای 16 ماهگی آرشیدا تصمیم داشتم یه سری عکس با تم دهه 60 ازش بگیرم چرا که خیلی از لباس های کوچولویی خودم خیلی با سلیقه توسط مامانیم نگهداری شده و به آرشیدا رسیده بود.  توی این ماه از هر فرصتی استفاده می کردم تا لباسهایی که الان سایزشه، تنش کنم و ازش عکس بگیرم که انگار آرشیدا هم از این لباسها خیلی خوشش می یومد و باهام همکاری می کرد. حالا چند تا از این عکسهارو براش برای یادگاری می زارم.  دخملی فکر کنم برات جالب باشه عکس هایی رو ببینی که لباسهایی تنت کردی که مامی هم با همون ها عکس داره ولی با سه دهه اختلاف تاریخ.... ...
25 دی 1393

افتخارات آرشیدا

خیلی دوست داشتیم آرشیدا جونی اول بشه ولی برای مقام سومی دختر کوچولومون هم خوشحالیم.  از همه ی دوستای خوبی که به آرشیدای ما رای دادن ممنونیم و به بقیه برنده ها هم تبریک می گیم. دخملی من مبارکه.... ...
20 دی 1393

آرشیدای برنده

آرشیدای ما برنده ششششششددددددددد                     تبریک..... تبریک.... تبریک.......                         اولین افتخار زندگیتو ... اولین تندیسی که می بری  و اولین انتخاب شدنتو  تبریک می گم دخملی من     اولین برنده شدنت توی یک سالگیت اندازه ی یک دنیا مارو خوشحال کرد زندگی من همیشه همینطور بخندی دختر نقاش باشی               ...
19 دی 1393

آرشیدا و جشنواره نی نی وبلاگ

آرشیدا کوچولوی ما هم توی جشنواره تولد چهار سالگی نی نی وبلاگ شرکت کرد. تم آرشیداجونم نقاش باشی بود که چقدر سخت رضایت داد و با مامی همکاری کرد. دقیقا یک روز کامل وقت گذاشتم تا فضارو آماده کنم و از آرشیدای نقاش باشی عکس بگیرم. البته عکس های قشنگی گرفتم که چند تاشو واسه یادگاری هم شده می زارم.                                          و اینهم عکسی که در نهایت از بین 20 تا عکس انتخاب شد و ارسال شد. لطفا به دختر هنرمندم...
27 آذر 1393

یه صحنه ی خوشمزه

فکر نمی کنم بچه ای نباشه که این لحظه هارو مزمزه نکرده باشه، چه لحظه ی شیرینی....                    و حالا می فهمم شیرینتر برای مادر....                                                                     ...
24 آذر 1393

محبتی به پاکی کودکی

آرشیدای 14 ماهه تازگی ها خیلی بیشتر از سابق دوست داره با عروسکاش بازی کنه. خیلی وقتها عروسک موحنایی قدیمی مامانشو همراه خودش توی خونه می چرخونه با اینکه کلی عروسک خوشگلتر و جدیدتر داره. گاهی وقتها رو زمین می خوابونه و وقتی عروسک چشماشو بست خم می شه و آروم می بوستش. اینها همه نشانه ی مهربونی دختر کوچولوی منه؟؟؟؟ وقتی بار اول این کارشو دیدم خیلی احساساتی شدم از اینکه دخمل من انقدر بزرگ شده که محبت کردنو می فهمه و خودش به همبازی موحناییش که خیلی هم نو نیست مهربونی می کنه.... مهربونی و محبت آرشیدا به پاکی همین روزهای کودکیشه، چرا که انتخابش و این کاراش برای ما  آدم بزرگا خیلی هم عادی نیست.... دخترک عزیزم همیشه دلت لبریز ...
24 آذر 1393

نخستین سفر شمال

دخملی همیشه به سفر و تفریح...    آرشیدا وقتی 13 ماهه بود برای اولین بار به شمال رفت. چه سفر خوبی بود و آرشیدا چقدر خانم بود. همه ی همراهامون از اینکه انقدر آرشیدا باهامون همکاری می کنه تعجب می کردن.                                     آفرین به دخمل اجتماعی مامی و بابایی...                           ...
22 آذر 1393

آرشیدا گلی تو نمایشگاه گل

فر دای تولد آرشیدا، ایشون به نمایشگاه گل کرج تشریف بردند. چه نمایشگاه گل بزرگیییییی....                       به قدری نمایشگاه بزرگ و دیدنی بود که بازدید ما تا غروب طول کشید و آرشیدای خسته بعد از ناهار یک ساعتی خوابید.     ...
22 آذر 1393

آرشیدا یک ساله شد...

 عزیز مامان و بابا تولد یک سالگیت مبارک صدو بیست ساله شی نفسم اولین سال تولد آرشیدارو ما به خاطر تعمیرات خونه نمی تونستیم براش جشن بگیریم ولی روز تولدش همراه با کیک، عکس های تولد یک سالگیشو با تم زنبور عسل توی آتلیه گرفتیم.                                     آرشیدای من امروز یک ساله شدی یعنی همه ی روزهای یک سال، دوازده ماه و چهار فصل زیبای خدا رو کنار ما تجربه کردی. خدای مهربون رو به خاطر این روزها شاکر...
22 آذر 1393