آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

لحظه های بی تکرار از کودکانه های آرشیدا

تولد نی نی

بالاخره بعد از کلی انتظار و لحظه شماری نی نی ما ساعت 8 صبح 1392/06/17 توی بیمارستان قائم کرج به دنیا اومد و زندگی مارو غرق در شادی کرد.                                                               برای لحظه ی تولد و حتی روز تولد هیچ چیز نمی تونم بنویسم چونکه توی قالب هیچ جمله ای نمیشه توصیفش کرد. این هم چند تا عکس از ساعت های ا...
20 آذر 1393

اتاق آرشیدا

اینهم چند تا عکس از اتاق آرشیدا که برای چیدنش خیلی هیجان داشتم. آخه دوست داشتم بهترین هارو برای کوچولویی که ندیده بودمش و فقط وجودشو حس می کردم آماده کنم. آرشیدای ناز مامان، بیشتر کارهای آماده کردن اتاقت ماه آخر قبل از تولدت انجام شد چرا که من تا حدود 20 روز قبل از تولدت سر کار بودم اما توی اون یک ماه هر روز همراه بابایی دنبال خرید کردن و مرتب کردن وسیله هات بودیم و البته باباجون و مامان جون از راه دور گاهی از نزدیک همراهیمون می کردن. حتی چسبوندن استیکر دیوار اتاق دقیقا دو شب قبل از اومدنت تا 4 صبح طول کشید و چقدر کار سختی بود... امیدوارم که اتاقتو دوست داشته باشی.....       ...
19 آذر 1393

آماده شدن قبل از اومدن آرشیدا

آرشیدای عزیزم، من و بابایی مثل همه پدرو مادرهای دیگه خیلی قبل تر از اینکه شما به دنیا بیای سعی می کردیم همه چیزو واسه حضورت آماده کنیم. یکی از مهمترین این کارها آماده کردن اتاقی بود که امکانات اولیه ی هم خونه شدن با یه فرشته ی کوچولو رو تو خودش داشته باشه. دختر ناز مامان اون موقع هنوز به روشنی نمی دونستیم که حضور تو چقدر قراره به زندگیمون گرمی، نشاط، سبزی و مهربونی بده ولی از وقتی پاهای کوچولوتو توی خونمون گذاشتی رحمت و نعمت خدا مثل بارون بهار روی سرمون بارید و از همون روز منو بابا به خاطر بودنت که لطف بی دریغ خدای مهربون بود هر لحظه خدارو شکر می کنیم. فرشته ی کوچولوی من خدارو شکر میکنم که تورو به عنوان قشنگترین هدیه اش بهمون...
19 آذر 1393

بالاخره ما اومدیم...

سلام بالاخره ما اومدیم.... الان که من شروع کردم لحظه های مهربان کودکی آرشیدای عزیزم رو بنویسم دخترم یک سالشه. تواین مدت فرصت برای ساختن وبلاگ وجود نداشت ولی خوشحالم که بالاخره شرایط مهیا شد تا کودکانه های آرشیدای نازمونو ثبت کنم. البته سعی می کنم همه ی عکسها و خاطرات پر گرفتن کوچولومونو که از لحظه ی تولد تا حالا جمع کردم به ترتیب براش بزارم تا آرشیوش چیزی کم وکسر نداشته باشه. ...
19 آذر 1393