بالاخره ما اومدیم...
سلام
بالاخره ما اومدیم....
الان که من شروع کردم لحظه های مهربان کودکی آرشیدای عزیزم رو بنویسم دخترم یک سالشه.
تواین مدت فرصت برای ساختن وبلاگ وجود نداشت ولی خوشحالم که بالاخره شرایط مهیا شد تا کودکانه های آرشیدای نازمونو ثبت کنم. البته سعی می کنم همه ی عکسها و خاطرات پر گرفتن کوچولومونو که از لحظه ی تولد تا حالا جمع کردم به ترتیب براش بزارم تا آرشیوش چیزی کم وکسر نداشته باشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی