آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

لحظه های بی تکرار از کودکانه های آرشیدا

آماده شدن قبل از اومدن آرشیدا

آرشیدای عزیزم، من و بابایی مثل همه پدرو مادرهای دیگه خیلی قبل تر از اینکه شما به دنیا بیای سعی می کردیم همه چیزو واسه حضورت آماده کنیم. یکی از مهمترین این کارها آماده کردن اتاقی بود که امکانات اولیه ی هم خونه شدن با یه فرشته ی کوچولو رو تو خودش داشته باشه. دختر ناز مامان اون موقع هنوز به روشنی نمی دونستیم که حضور تو چقدر قراره به زندگیمون گرمی، نشاط، سبزی و مهربونی بده ولی از وقتی پاهای کوچولوتو توی خونمون گذاشتی رحمت و نعمت خدا مثل بارون بهار روی سرمون بارید و از همون روز منو بابا به خاطر بودنت که لطف بی دریغ خدای مهربون بود هر لحظه خدارو شکر می کنیم. فرشته ی کوچولوی من خدارو شکر میکنم که تورو به عنوان قشنگترین هدیه اش بهمون...
19 آذر 1393

بالاخره ما اومدیم...

سلام بالاخره ما اومدیم.... الان که من شروع کردم لحظه های مهربان کودکی آرشیدای عزیزم رو بنویسم دخترم یک سالشه. تواین مدت فرصت برای ساختن وبلاگ وجود نداشت ولی خوشحالم که بالاخره شرایط مهیا شد تا کودکانه های آرشیدای نازمونو ثبت کنم. البته سعی می کنم همه ی عکسها و خاطرات پر گرفتن کوچولومونو که از لحظه ی تولد تا حالا جمع کردم به ترتیب براش بزارم تا آرشیوش چیزی کم وکسر نداشته باشه. ...
19 آذر 1393